امروز ساعت 2 با محمد از پیش صدرا و محسن و محمد رفتیم
حدودا یه ساعتی نشستیم تو پارک و حرف زدیم
بعدش با ماشین رفتیم شیرینی لرد
یه شیرینی و شیر کاکائو زدیم به بدن
آروم آروم و قدم زنون رفتیم پارک
ونشستیم حرف زدن
آخر سر هم خداحافظی کردیم و منم رفتم خونه مادربزرگم
خیلی خوش گذشت امروز محمدم
مسی ی ی ی ی ی ی
دوست دارم
نظرات شما عزیزان: