دلم یه همزبون بدون قهر کردن میخواد. بدون توقع . بدون....

دلم خیلی چیز میخواد که ....

خندیدن، خوب است

قهقهه، عالی است

گریستن، آدم را آرام می کند

اما…

لعنت بر بغض!

من الان پر بغضم...

به یک “نوازش”

به یک “آغوش”

به یک “دوستت دارم”

خلاصه بگویم به “محمد”

نیازمندم !!!

دیگه دوستت ندارم …..

وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟

غلط میکنی که میری …..

مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !

اما ….

نمیدانم چه حکمتیست که آدمی

همیشه اینجور وقتها میشنود :

به جهنم… !!!

ساعت 3:18

چرا خوابم نمیبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

قرص دزدی از بابا هم جواب نداد .....

شب و تنهایی و خونه باز تو رو یادم میاره

بازم امشب دلم گرفته باز داره بارون می باره

عمریه دل بی قراره

یه نگاهه بی قرارو یه عالم غم و بهونه

کافیه یادم بیارن تو دیگه نیستی.....

تو دیگه نیستی....

حالا من و نم نم بارون و منو یه دل داغون و منو غم و این خونه و منو

حالا منو صدای بارون و منو اشکای پنهون و منو یه دل پر خون و منو

دلم  دوست داره نفس

نفس نفس همین و بس

چشمام هنوز به راهته

منتظره نگاهته

هنوز عاشقترینم فقط تو رو خواب میبینم

و اما کارت پستال امروز  

محمدم

می خواهم بنویسم

نمی توانم ؛

یک کلمه به ذهنم می رسد

” تـــــــو ”

تمام شد این هم نوشته ی امروز !

آدم واسه مخاطب خاصش لوس نشه واسه کی بشه 

اینم کارت پستال امروزت عشق من

عاشقی یعنی بعد از دو ساعت اس ام اس بازی با عشقت (  محمدم  )

شب که دلتنگش میشی دوباره میشینی

همون اس ام اسای تکراری رو میخونی

يكي كه آدم را صـ ـدا كنـد...

به نـام كوچكـ ـش صـدا كنـد...

يك جوري كه حـ ـال آدم را خوب كنـد...

كـه هيـچ كـس ديـ ـگر بلـد نبـاشـد...

يـكي بايـ ـد آدم را بـلـد باشـد...

آخ آخ آخ

دیروز .... 

تو هفت تیر گشت ارشاد منو گرفت ....

خیلی ناجوانمردانه بود...

ولی...............

وقتی به محمد جونم گفتم زودی داشت خودشو می رسوند که اونا ولم کردن

همش باعث دردسرشم و اذیتش میکنم 

رفتم میدون فاطمی

عشقمو دیدمو با هم رفتیم پارک لاله و حسابی حرف زدیم 

بعدشم ساعت 7:30 رفتم خونه و به مامی زنگیدمو  

با عقشششم رفتیم بیرون و شام خوردیم  (  سیکا بلوار کشاورز)

ساعت 11:30  منو رسوند خونه ....

حسابی خوش گذشت

مرسی از تو عزیزترینم 

اینم کارت پستال امروزت عشق من