هنوز جدا نشده دلم برات تنگ شده عزیزم

اینم کارت پستال امروز عشق من

صبحونه و ..... 

ناهار و .......

خواب ظهرو .... 

محمدم

مَنْ و تو.............

 

همآنْ آدمْ و حوّآے مُدِرنیمْ

که دلمآنْ مےْخوآهد

شریکْ شَویمْ بآ هَمْ

در خوردنِ یک سیبْ

حتّے اگر رآنده شویمْ از اینجآ...!!!   

رفتیم پارک لاله 

و میدون ولیعصر سفره خونه و قلیون 

( که البته من اصلا نمیکشم )

(و بابت اینکه توام نکشی نتونستم راضیت کنم )

(من تسلیم شدم ) 

بعدش

واسه

برد   تیممون  

رفتیم بهت شیرینی دادم یادته؟؟؟  

اینم کارتی که خودت اونجا با خودکار صندوقدار نوشتی

 دادی به من و گفتی نگهش دارم یادگاری :))))

بعدشم با ماشین رفتیم خونه...

کـــاش اورژانـس “بــغـــــــل” داشــتـیـم!

زنـگــ مـی زدیم اونی که میخواستیم میومد،

خـودمــون رو مـینـداخـتـیـم تـوی بـغـــلـش …

بـدون فـکـــر یه نـمـوره آروم مـی شــدیـم …

محمد جونم

اگه مثل شمع ذره ذره آب بشم قول میدی

منو قطره قطره تو دلت جا بدی؟

امروز 92/11/30   

این کارت پستال امروزته عشق من     

محمدم برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی.

برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی.

برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی.

برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی.

به خاطر همه ی این ها هیچ وقت فراموش نکن که :

لبخند من به تو یعنی

" عاشقانه دوستت می دارم "

   محمدم

تو چه با صلابت حکم میدهى که،

  حواست را جمع کن...

   و من میمانم،

   که چگونه جمعش کنم،

  وقتى تمامش پیشتوست

تنهایی را دوست ندارم ، اما دوست دارم در قلب تو تنها باشم

تنـــــــــــهای تنــــــــــــها

امروز محمدم   و دیدم 

و با هم رفتیم پارک لاله و چایی و .... 

اینو دوسش دارم  خیلی خوبه  . خیلی خوشمزس 

ای عاشقانه ترین صدای دنیا  

آهنگ زندگی ام و نوای سازم 

می خواهمت و با هر واژه ایی که وصفت کنم باز والاتر و بالاتر از آن هستی     

با کلمات بازی نمی کنم واژه ها از احساسم تراوش می کنند    

ولی هر چه هست هنوز حرفی نیافتم   

کلمه ایی نیافتم . جمله ایی نیافتم که صدایت بزنم     

محمدم.....   

این خلاصه تمام حرف های عاشقانه دنیاست    

و من عاشقانه صدایت می زنم : محمدددددم    

دیشب رفتیم پارک لاله ساعت 6 تا 7:30    

این یک ساعت و نیم تو روزای عادی یه عمر میگذره ولی وقتی ما با همیم انگار یه ثانیه می گذره      

چون با عزیزه دلم بودن انقدر شیرینه که زمان فراموشم می شه. 

چایی خوردیم و حسابی خندیدیم و پیاده رفتیم سمت خونه و ....

محمد همیشه  در مقابل  شیرینی خامه ایی اراده ایی نداره انقدر که دوست داره  

یه شیرینی فروشی دید و نتونست جلو خودشو نگه داره و رفت دو تا شیرینی خرید

و تو مسیر خوردیم و رفتیم خونه ... 

 محمدم دوســت دارم دســتـم رـا بـگـیـــرے و زیــر گـوشـم زمــزمــہ کـنــی

کـہ پـشــت خـــوابـــہـــاے نـ ـ ـا آرـام تـــو . . .

چـیــزے بـیـش از نـ ـگـ ـ ـرانـ ـیـ ـ ـہـ ـآے زنـ ـ ـانـ ـہ نـیـســت.

دسـتــت رـا بـگــیــرم و زیــر گــوشـت زمــزمـہ کـنــم

کـہ پـشــت نـ ـگـ ـ ـرانـ ـیـ ـ ـہـ ـآے زنـ ـ ـانـ ـہ  من . .

مـَ ـ ـ ـردے ایــستــآده کـہ دیــــوآنـہ وـار دوسـ ـ ـتـَ ـ ـش دارم.

من بهانه میگیرم و تو دهانم را با یک بوسه ببند

محمدم

هیچ حرفی نیست جز "دوستت دارم"

اینو یادته؟؟؟؟ 

میدون ولیعصر . 92/11/25

خیلی نازه

دوسش دارم

فراوووووووووووووووووووووون

سلللللللللللللللللللووووووووووووووووووووووووووووم   

اول از همه تسلیت میگم چون وبلاگ قبلیم ترکید   

حالا میرسیم به جای خیلی خوب  

دیروز 29 بهمن 1392 بود

یعنی درست میشد 222 روز که با عشقم محمد آشنا شدم 

 تبررررررررررررریک

هوووراااااااااااااااااااا