
ن : نیلوفر

ت : دو شنبه 11 فروردين 1393

ز : 22:37
|
+
به کسی اجازه نمیدهم سر مزارم گریه کند
زنده بودنم گریه داشت...
همه خندیدند..

بعضي وقتا از همه كس.............
از همه چيز..........
از دنيا.............
از كسايي كه ميشناسي...........
از خودت...........
بيزار ميشي.........
نميدوني چيكار كني جز اينكه برا خودت گريه كني............
با خودت حرف بزني.............
به خودت اميد بدي كه ميتوني.........
ولي ميدوني كه نميشه.........
و نتوني به هيچكي هم بگي...............
كه كمكت كنه.........
اينه حالو روز الان من...........
همش عينه همه...........
روازي سخت كه دارم ميگذرونم................

نظرات شما عزیزان: